گم شده ام بین این همه کلمات منجمد!
لم می دهم روی کلمه هایی که از وزن حضور تو سرشارند.
من با این همه نباید خواستن تو کم می آورم و بر می شوم از بودن نبودنهایت.
حجم نبودنهایت کمر احساساتم راخمیده کرده
ودر گیرودار این همه تنهایی چه تن ها که خواستند مرا.
کاش می شد ناله ی این احساس راکشید تا بدانی چقدر بررنگ است این نبودنهایت.