احساس وظیفه می کنم در قبال تمامی لحظه های مادری که به جای در آغوش گرفتن فرزندش اشک هایش را همراه دعای بیداشدن روانه ی اسمان کرده .مادران شهدای گمنام حق بسیاری بر گردن ما دارند.ازنظر من شاید این حقشان بیشتر ازدیگر مادران شهید باشد چون آنها قبری برای شستن وگلاب باشیدن وبربر کردن گل دارندجایی که خیالشان راحت است می توانند بنشینند ودرد دلشان را برای جگر گوشه شان بگویند خیالشان راحت است که فرزندشان در خاک ارام گرفته ودیگر چشم انتظار بیدا شدن وبرگشتن نیست.اما مادران شهدای گمنام در حسرت یک قبر برای شستن وگلاب باشیدن وبربرکردن گل هستند در حسرت یک وجب خاک که مطمئن باشند ارامگاه تمام وجودشان در کنار فرزندشان است.جایی که با خیال راحت بنشینند ودرد دلشان رابرای عزیزشان بگویند.آنها هر روز منتظرند منتظر یک خبر منتظریک بلاک منتظر یک تکه بیراهن یک ساک یک مشت خاک یک تکه استخوان ..... منتظرند وروز وشب دررحال گریه و دعا.خدایا کمک کن تا بتوانیم این حق را ادا کنیم.
"وعده ی ما 13آبان"